پراکنده گویی های روزمره

موازی کاری

شنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۸، ۱۱:۱۸ ب.ظ

پلان 1

می رم آرایشگاه دانشگاه و اونی که موهام رو کوتاه می کنه، همزمان داره با دونفر از مشتری ها دو بحث جداگانه رو پیش می بره. بازی استقلال و نفت مسجد سلیمان رو هم داره دنبال می کنه. نگاهی هم به لای در داره چنانچه اگر آشنایی از جلوی آرایشگاه همانند کفاش دانشگاه عبور کنه، خوش و بش کنه! حتی هنگام خروج از یکی از مشتری ها که مویش توسط آرایشگر دیگر کوتاه شده، مدتی از کوتاه کردن سر من دست کشیده و با هم خنده ها عجیب غریب کرده و در گوشی با هم حرف می زنند.

پلان 2

داخل دفتر استادم در دانشگاه نشسته ام که احیانن با هم در مورد پروژه ام صحبت کنیم! همزمان یک نفر دارد برگه مخابراتش را می بیند. هر دو دقیقه یکبار یک نفر می آید و سوالی می پرسد یا بحث های مربوط به گروه مخابرات مطرح می شود. همان زمان یک دانشجو که سال پیش اپلای کرده و هنوز ویزایش نیامده هم آمده سری بزند و او هم داخل آمده و گفت و گوی موازی ای با او پیش می رود. یک صفحه ورد هم جلوی استادم باز است که دارد تکمیلش می کند و مربوط به جلسه گروه نیم ساعت پیش است! روز های دیگر بعضن استاد های مختلف در همین حین می آیند و می روند!

پلان 3

می روم مطب چشم پزشکی. خواسته ی به حقم این است که دکتر چشمم را معاینه کند و به حرف هایم گوش کند اما همزمان قسمتی از توجه به من اختصاص پیدا می کند و قسمت دیگر به فردی که دارد با دکتر در واتس اپ چت می کند. هیچ کداممان احتمالن آن میزان از توجه و دقت را که لازم است دریافت نمی کنیم!

 

ایا موازی کاری خوب است؟! آیا همه چیز با هم پیش می رود؟ یا ظاهرن همه چیز دارد پیش می رود اما انگار هیچ چیز پیش نمی رود؟ نگاهی به خروجی بیندازیم. به خروجی ریسرچ استاد، به رضایت افرادی که همزمان دارد کارشان پیش می رود. آیا آن آرایشگر اساسن از آن فوتبال چیز خاصی هم عایدش می شود؟

نمی دانم اما من تصمیم گرفته ام از دنیای موازی کار ها لفت دهم!

  • ACH

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی