پراکنده گویی های روزمره

اصول زندگی و خط قرمزها

دوشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۹، ۰۳:۲۷ ب.ظ

من یه ویژگی یکی از دوستام رو که خیلی دوست دارم اینه که خیلی با خودش رو راسته و اصول زندگی اش (فارغ از درستی و غلط بودن) کاملن شفافه و نتیجه این که راحت می تونه قصایا و گزاره ها رو مبتنی بر اصول گسترش بده. همین باعث میشه به عنوان مثال، تصمیم گیری های خیلی راحت تری در مقایسه با من داشته باشه.


با این حال این شفافیت برای من وجود نداره و وقتی نگاه می کنم، حس می کنم اصول و خط قرمز هام در عمل خیلی منعطف ان. یعنی خیلی کارا رو اگه انجام ندادم ممکنه فقط به خاطر اینکه فرصتش پیش نیومده باشه انجام ندادم نه چون نفس کار درست نبوده! یعنی به نظرم مهمه که یکبار برای همیشه به زیستن اخلاقی فکر کرد و اصول رو تبیین کرد و هیچ وقت سر اصول کوتاه نیومد.

واضحه که اصول فرق کنه همه چی فرق می کنه. اگه از یک نقطه خارج یک خط، بیش از یک خط موازی اون خط بشه رسم کرد دیگه هندسه مون اقلیدسی نیست و همه گزاره ها و قضایای پشت بندش دیگه صادق نیستن.

 

جمله زیر هم از کتاب برندگان و بازندگان سیدنی.جی.هریس انتخاب شده:

 

برنده هر امتیازی را که بتواند می دهد، جز اینکه اصول بنیادی خود را فدا کند.

بازنده به خاطر هراس از دست دادن امتیاز، به لجاجت خود ادامه می دهد، و این در حالی است که اصول بنیادی‌اش رفته‌رفته از بین می رود.

  • ACH

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی